رهبر انقلاب: بهار سال ۱۳۶۵، روزی را که امام(ره) در بستر بیماری بودند، فراموش نمی کنم. آقای حاج احمد آقا به من تلفن کردند و گفتند سریعا به آنجا بیایید؛ فهمیدم که برای امام(ره) مسئله ای رخ داده است. اولین نفر از مسئولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالای سر ایشان حاضر شدم. هنگامی که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگه دارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم. مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتا می باید در آن لحظه حساس به ما می گفتند. ایشان فرمودند:قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید ، »اشداء علی الکفار رحماء بینهم« باشید و«اگر با هم بودید، هیچ کس نمی تواند به شما آسیبی برساند« ، به نظر من وصیت سی صفحه ای امام(ره) می تواند در همین چند جمله خلاصه شود.
پ.ن:یه نوشته هایی هیچ وقت از ذهن فراموش نمیشه.
با اینکه یک سال از خوندن این نجوا داد که در وب ای داد|Ey Dad گذشته اما هنوزم برام تازگی داره....
هو الرئوف
سلام دوست عزیزم
ممنون که زحمت می کشید و این مطلب خوب را در وبلاگ می گذارید مثل همیشه استفاده کردم.
موفق باشید
سلام
خواهش میکنم
سلام.
بی صبرانه منتظرتون هستم.
[گل]