...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

وابستگی و وارستگی


روزی گدایی به دیدن درویشی رفت و دید که او بر روی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است.

گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریف های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم. 
درویش خنده ای کرد و گفت: من آماده ام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم. 
با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد. او حتی درنگ هم نکرد تا دمپایی هایش را به پا کند. 
بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت: من کاسه گدائیم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم. 
صوفی خندید و گفت: دوست من، گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب میکند؟ 

 در دنیا بودن، وابستگی نیست. وابستگی، حضور دنیا در ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید میشود _ این را وارستگی میگویند

نظرات 8 + ارسال نظر
آدمک جمعه 19 خرداد 1391 ساعت 16:31 http://darodivar.blogsky.com

سلام.
حکایت جالبیه...شاید از منظر دیگر بخیل بودن انسان باشد
در قران هم اشارتی به این موضوع آمده...
قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُورًا ﴿۱۰۰اسراء﴾
بگو اگر شما مالک گنجینه‏هاى رحمت پروردگارم بودید باز هم از بیم خرج کردن قطعا امساک مى‏ورزیدید و انسان همواره بخیل است

سلام
چرا بخیل بودن؟
یعنی من هرجور خوندمش به این معنی نفهمیدم

رها جمعه 19 خرداد 1391 ساعت 17:44

سلام دوست خوبم
یاد یک جمله قشنگ افتادم.
معنی زهد این نیست که از زیباییها وتجملات زندگی استفاده نکنیم بلکه معنی زهد این است که دل به تجملات دنیا نبندیم.
موفق باشی.

سلام دوست عزیزم
آره دیگه
حکایت حکایت دل هست.اینکه بتونیم به راحتی به خاطر خدا دل بکنیم

هادی جمعه 19 خرداد 1391 ساعت 18:28

سلام
..چه جالب..
گل میخهای طلایی چادر من در زمین فرو رفته اند نه در دل من
اما کاسه گدایی تو ..در دل تو جای دارد و لذا از ان رها نمیشوی..
بله ..وارستگی به رها بودن دل از دنیاست
و هرچه هست مربوط به دل است..
که دل فقط سزاوار حق است
القلب حرم الله فلاتسکن فی حرم الله غیرالله
انشاا.. دلهایمان بتواند از غیر حق رها.. و به حق متصل گردد
التماس دعا

سلام بزرگوار
کاملا درسته
انشاءالله که بتونیم وابستگی رو کمتر کنیم تا وارسته بشیم

منتظر منتظر جمعه 19 خرداد 1391 ساعت 21:20 http://http://entezarsorkh.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
ممنون از حضور پر مهرتان

زیبابود و متذکرانه.


التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام دوست خوبم
ممنون

آدمک جمعه 19 خرداد 1391 ساعت 22:31 http://darodivar.blogsky.com

یعنی اگر تمام عالم هم به انسان بدن باز نمیتونه از ذره ای از اون دل بکنه و انفاق کنه... ما میگیم دلبستگی خدا میگه بخیل بودن! با اون فعل بخیل بودن که بین ما رایج هست فرق فکوله...!

آهان از اون لحاظ!!!!
گفتم که من خیلی مونده به شما برسم،شما خیلی جلوتر هستید
ممنون از توضیحاتتون

رامین شنبه 20 خرداد 1391 ساعت 00:30 http://alipour-computer.blogfa.com/

سلام
دل کندن آسان نیست اگر آسان بود ما هیچ وقت الان در روی زمین نبودیم

پدرم روضه رضوان به یک دانه گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر آن را به دانه جویی نفروشم

جواد یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 13:29 http://www.91onlygod.blogfa.com

سلام بزرگوار مثل همیشه قشنگ بود.
ممنون((یا حق))

راضیه دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 20:36 http://www.sogand.blogfa.com

هیییییییییس !

اینجا دو عدد ( من ) در حال ( ما ) شدن است ...

لطفا ضمیر ( او ) اضافه نکنید

این مهمانی خصوصی است !

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.