-
گور بابای دوست داشتنهای دنیا
جمعه 19 دی 1393 22:41
قرار بود دلت نلرزه قرار بود جدی نگیری قرار بود محکم باشی پس دلت نلرزه تو که مردا رو می شناسی اصلا تو سراغش نرو اون هم یادش میره اون هم این بشر که اینقدر سرش شلوغه اصلا بهت گفت که شانس نیاورده چون من پاستوریزه هستم پس دیگه چته تو که نمیخوای یه عمر پشیمون بشی پس بیخیالش گوربابای همه ی دوستت دارم های الکی این دوستت دارم...
-
بازم دلتنگتم
شنبه 8 آذر 1393 14:29
چقدر میشه تغییر کرد؟! تا چقدر میشه عوض شد ولی عوضی نشد!؟ کاش زمان برمیگشت به عقب تا یه چیزایی رو تغییر داد من نمیخوام تو رو مدیون احساس خودم کنم ولی باور کن دلم واسه بودنت تنگ شده... هرچقدر تو منو دوست نداشته باشی من بیشتر دوستت دارم ولی به نبودنت بیشتر نیاز دارم تا بودنت چون وقتی بیای حس خودخواهیم گل میکنه و حساس...
-
از دو چیز می ترسم...
جمعه 23 آبان 1393 11:41
هفتاد و چند روز گذشت تو این مدت نمیدونم تو تغییر کردی یا نه ولی من یه کم عوض شدم البته نه اون تغییراتی که مدنظر تو هست یکیش اینه که دیگه وبت نیومدم یکی دیگش اینه که با دیدن اسمت جای دیگه دلم نلرزید ولی هنوزم دلتنگتم خنده داره مگه نه؟ از دستت ناراحتم بخاطر حرفات ولی دلتنگت هم هستم میدونی امروز از خدا چی خواستم خواستم...
-
نمازهایم اگر "نماز" بود...
دوشنبه 12 آبان 1393 10:21
نمازهایم اگر "نماز" بود... نمازهایم اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش! نمازهایم اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت! اگر نمازهایم نماز بود، که اول وقت نمی خواندمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشم... اگر نمازهایم نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم...
-
منم یتیم و فقیر و اسیر سجاده
جمعه 2 آبان 1393 16:23
این روزا همه شور محرم دارند این روزا از هرجا رد بشی صدای مداحی میشنوی یاد پارسال افتادم حسین جان دلخوشم به بزرگیتون و کرامتتون به گناهکاری خودم واقفم ولی بزرگی و کرامت شما رو نمیتونم نادیده بگیرم اگه امسال کربلا طلبیده نشدم کمک کنید که در لشکر خودتون باشم نه در مقابل شما... +وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ...
-
میدانی؟!
جمعه 18 مهر 1393 11:02
دقیقا همینجوریه + میدانی؟ گاهی نبودن آدم ها دیگر برایت اصلا سخت نیست، دیگر به نبودنشان عادت کرده باشی،شاید هم عادت نه، بلکه باور کرده باشی و کنار آمده باشی، اما گاهی آدم از پیدا شدن های ناگهانی و مجدد آدم هاست که شوکه میشود، انگار در یک جنگل پر از مه گم شده باشی،درست هنگامی که این مه برایت دلچسب شده باشد و به آن عادت...
-
پاریس تا پاریس
جمعه 11 مهر 1393 16:29
تا وقتی در تاریکی هستیم متوجه نور نمیشیم تا وقتی غرق مشکلات هستیم متوجه نور نمیشیم فیلم پاریس تا پاریس محشر بود هیچ عشقی فراموش نمیشه هیچ عشقی به نفرت تبدیل نمیشه + کلی حرف داشتم واسه گفتن ولی جمله نمیشه واسه نوشتن کاش بتونیم بعد از اینهمه سختی ها و مشکلات بگیم لا اله الا الله...
-
می خواهم کم باشم
پنجشنبه 10 مهر 1393 14:44
می خواهم کمی کم باشم کم حرف کم پیدا کم مِهر کم لطف کم رنگ کم باشم، خیلی کم زیاد که نه اندازه هم که باشی سر ریز می کند کاسه ی ِکم ظرفیت ِ ظرف ِ دل ِ آدمیان! حریر غریب پور + دارم تمرین میکنم این کم بودن رو البته به جبر شرایط نه با اختیار خودم همین هم خوبه کم کم عتدت میکنم به این کم بودن به همیشه در دسترس نبودن اینجوری...
-
دمش گرم...
سهشنبه 8 مهر 1393 23:24
باب اسفنجی به پاتریک: من زشتم به هیچ دردی نمیخورم ! پاتریک: چرا بدرد میخوری، باعث میشی بقیه نسبت به خودشون حس بهتری داشته باشن !! + با اینکه این انیمیشن رو ندیدم ولی عاشق بعضی از دیالوگهاش هستم مثه این یکی چقدر قشنگ یه حس منفی رو به یه حس مثبت تبدیل میکنه
-
عنوان نداره...
یکشنبه 6 مهر 1393 20:57
کار کردن تنها مزیتی که واسم داره کمتر فکر کردن به تو هست وگرنه ساعت کار زیاد و غرغر صاحب کار و حقوق نه چندان زیاد فقط آدم رو خسته میکنه همینم خدا رو شکر خدا رو شکر که اینقدر مشغول شدم که به تو فکر نکنم ولی همش نگرانم این مشغول بودن منو از یه چیزای دیگه غافل کنه "مرا ببخش که سرم گرم زندگیست کمتر دلم برای شما تنگ...
-
ملالی نیست جز دوری
یکشنبه 6 مهر 1393 07:45
سلامای دوست اینجا حال ما خوب است ملالی نیست جز دوری چه باید گفت با دنیا که تقدیر مرا، نا دیدنت فرمود در اینجا آسمان،گاهی دلش میگیرد اما، بارش ابرش، دگر مثل قدیما نیست و مردم وقت کم دارند و عادت کرده اند، آری فقط عادت به لبخندی سلام ات میدهند، اما نمیپرسد کسی حال تو را، با عشق و معنای نگاه خیس را رمز سکوت مانده بر...
-
بد به دلت راه مده
جمعه 4 مهر 1393 20:30
آرام نجوا کن شد خزان ... و عاشق بمان خدایا، تا این پاییز کنارم بودی و من می خواهم هزار بار بیشتر از همیشه کنارت باشم . خدایا، باد را راهی کن به کوچه های زندگی مان تا برکت جاری شود و باران ببارد و من در این آغاز هزار رنگ جریان آسمان را در رگ هایم حس کنم . باد در کوچه، ترانه می خواند و این شعر آغاز پاییز است. و من می...
-
آدم ها همه بی تقصیرند
جمعه 4 مهر 1393 17:45
آدم ها همه بی تقصیرند. هر چه که هست زیر سر زمان است. زمان که می گذرد، آدم ها عاشق می شوند... دیوانه می شوند، دل می برند، خسته می شوند، می آیند و شاید هم روزی وقتی زمان زیادی را کنار هم گذراندند، به راحتی بروند. این تقصیر آدم ها نیست! تقصیر عشق هم نیست. من که می گویم همه چیز زیر سر زمان است. وگرنه مگر می شود آدم ها...
-
سرشار از بهار بماند ترانه ات
جمعه 4 مهر 1393 16:25
باشد پرنده! کوچ بکن سمت خانه ات هر چند سخت می گذرد با بهانه ات آن جا امیدوارم از آواز پر شوی موسیقی و غزل بشود آب و دانه ات خوش بگذرد طراوت ییلاق و بشکفد در چشم برفگیر اهالی جوانه ات حالا برو به خاطر آسوده، در دلم تا بازگشت، جای کسی نیست لانه ات پاییز، سهم حنجره ی من، تو سعی کن سرشار از بهار بماند ترانه ات من یک...
-
تنها بودن سخت نیست
پنجشنبه 3 مهر 1393 20:15
گاهی باید از دیگران فاصله بگیری اگر اهمیت دادند ارزشت را خواهی فهمید و اگر اهمیتی ندادند خواهی فهمید کجا ایستاده ای...! "محمود دولت آبادی " + اوایل فکر میکردم تنها بودن برای همیشه سخته مخصوصا وقتی یه بار دل ببندی اما الان دیگه اینجوری فکر نمیکنم دیگه اصراری به بودن کسی ندارم.هرکسی دوست داشته باشه کنارم می...
-
کاش تو با مهر می آمدی!
سهشنبه 1 مهر 1393 00:43
یاد من باشد فردا حتما ، دو رکعت راز بگویم با او و بخواهم از او ، که مرا در یابد و دل از هرچه سیاهی ست ، بشویم فردا روزن دل بگشایم بر عشق تا که آن نور بتابد بر دل سینه خالی کنم از کینه این مردم خوب و سلامی بدهم بر خورشید گوش بر درد دل ابر کنم تا که دل تنگ نباشد دیگر و ببارد آرام یاد من باشد فردا دم صبح خواب را ترک کنم...
-
پاییزتان رنگ به رنگ
دوشنبه 31 شهریور 1393 15:37
این نوشته ی مهدی فرجی به دلم نشست بعضی واژهها بار عجیبی دارند. مثل مرگ، مثل عشق ! از دومی استقبال میکنیم چون میشناسیمش، دستکم تجربهی دیگران را دربارهاش شنیدهایم . اما از اولی با بُهتی ناشی از ناشناختگی میترسیم . برای من که تمام عمر کوتاهم با نمادها و نشانهها گذشته همین پاییز که دارد میآید نماد مرگ درختان است...
-
حرف دل...
یکشنبه 30 شهریور 1393 15:26
عادت دارم چندبار یه نوشته رو بخونم چون بار اول نمیگیرم چی شد این نگرفتن هم از چند حالت خارج نیست یا نوشته سنگین هست یا ذهن من کشش نداره یا به قول مسعود گیرنده رو خاموش کردم... بازم بار اول نامتون رو خوندم کامل نفهمیدم چی شد بار دوم هم نفهمیدم متاسفانه فقط یه چیزایی نقش بسته توی ذهنم عمو امپراطور میدونید چیه من از دوست...
-
خراب کردن آسون نیست
شنبه 29 شهریور 1393 01:46
چرا مردم فکر می کنند خراب کردن خیلی آسونه؟! آخه چه جور باوری که از حرفهای تو یا بهتر بگم دروغهای تو ساختم رو خراب کنم فکر میکنند خراب کردن و از نو ساختن خیلی راحته ولی به چه قیمتی اصلا مگه میشه هر چیزی رو خراب کرد و از نو ساخت یا اینکه توی مسیر همیشه یه دور برگردون هست یا یه مسیر فرعی که راحت بشه مسیر رو عوض کرد اصلا...
-
اگه دل کندن آسونتر از کوه بود
شنبه 29 شهریور 1393 01:25
دلتنگی امشب با این آهنگ شروع شد.هادی هم با این انتخابهاش.... همه میدونن قصه ی لیلی و مجنونو می دونن عشق شیرین و فرهاد و میدونن همه میدونن اگه دل کندن آسونتر از کو ه بود یا که فرهاد و شیرینش دروغ بود نمی شد نمی شد حتی یه سنگم از بیستون دیگه جدا نمی شد عشقای امروز واسه یه لحظن دوست داشتناشون دروغ محضن دل به دلش دادی ولی...
-
یاد تو نسیان ناپذیر است...
جمعه 28 شهریور 1393 19:29
شمعدانی های یاد تو را بر طاقچه ی احساس می نهم و هرروز آبیاری می کنم آن را. هرچند دفتر اعمالم خط خطی شده است اما یاد تو نسیان ناپذیر است.
-
راه را برگردیم
جمعه 28 شهریور 1393 19:28
آی مردم به گمانم که غلط آمده ایم راه را برگردیم جاده از نور خدا، خاموش است هیچکس ، حوصله عشق ندارد اینجا به خدا هیچ رسولی به چنین راه نخوانده ست کسی نه خدائی، که نمایاند راه نه رسولی، که بخواند بر عشق نه امامی، که بَرَد قافله تا منزل نور و کسی نیست، پیامی ز محبت بدهد زنگ این قافله، زنگ دل ماست بار آن، تنهائی مقصدش،...
-
منو یادت نره...
پنجشنبه 20 شهریور 1393 22:29
اینهمه نویز و پارازیت رو چه جوری رفعش کنم؟! اگه گیرنده قوی باشه مشکل حل میشه یعنی؟! خب اگه گیرنده قوی نباشه نویز گیر خوب از کجا بیارم + این نامه چندم هست.یادته؟ یادته گفتم کلاغا اطراف منو گرفتن از دور مزرعه هنوز نرفتن لیلا دارن نقل و نبات می پاشن تا عشق و خون دوباره همصدا شن لیلا چقدر دلم برات تنگ شده نیستی که ببینی...
-
آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست ...
پنجشنبه 20 شهریور 1393 15:15
بالاخره در زندگی هر آدمی ، یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمده ... مدتی مانده ؛ قدمی زده و بعد اما بی هوا غیبش زده و رفته ... آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست ... اینکه بعد از پایان رابطه ، روزی روزگاری ... در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ، آن شخص چگونه توصیف ات می کند مهم است ... اینکه بعد از گذشت چند سال ، بعد...
-
ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﻋﺸــــﻖ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻠﻘﯿﻦ ﮐﺮﺩﻥ
پنجشنبه 20 شهریور 1393 15:13
ﻟﺬﺕ ِ ﻣﺮﮒ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐـــﺮﺩﻥ ﺑﯿﻦ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺑﺪﻧﺖ ﻓﺎﺻـــــﻠﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻘﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺖ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺟﺪﺍ ﺳﺎﺯﺩ « ﺷﮏ » ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ، ﺑﻨـــــﺎ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻏﻢ ﺗـــﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﺴﯽ ﻟﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﻣﻈﻠﻮﻣﯿﺘﻢ ﺭﯾﺨﺘــــﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻧﻔــــﺮﯾﻦ ﮐﺮﺩﻥ " ﺑﺎﻭﻓــــﺎ "...
-
بدم میاد از این حس حسادت
سهشنبه 18 شهریور 1393 23:17
آدم حسودی نبودم ولی چرا اینجوری شدم چرا حسادت میکنم به رابطه ی تو با دیگران بدم میاد از این حس حسادت بدم میاد حساس بشم به رابطه ات با دیگران شاید اگه حرفای خودت نبود اینجوری نمیشدم یادته میگفتی دوست ندارم بهم بگن داداش ولی خودتو داداش آبجی سهبا و ریحانه میدونستی یادته وقتی اومدی واتساپ و وایبر گفتی حوصله ادمای مجازی...
-
خواسته ات را قورت بده!
سهشنبه 18 شهریور 1393 22:08
در زندگی بسیار پیش میآید که خواستنهایتان را با اصرار، با التماس، با نگاه، با فروتنی مطرح کنید. خوب است. چه بشود چه نشود. تا میتوانید نترسید و بخواهید. چون شاید روزهایی پیش رو داشته باشید که خواستنهایتان را قورت دهید از ترس اینکه بخواهید و نشود. ترجیح میدهید معلق بمانید بین شدن و نشدن، و نخواهید که بشود. بس که...
-
بزن تار...
یکشنبه 16 شهریور 1393 22:48
بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته بزن تار و بزن تار بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار بزن تار و بزن تار برای کوچه غمگینم برای خونه غمگینم برای تو برای من برای هر کی مثل ما داره میخونه غمگینم بزن تار ه همیشه با من و از من قدیمیتر واسه اونکه تو کار عاشقی میمونه غمگینم بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته بزن تار و...
-
مرداب تو....
یکشنبه 16 شهریور 1393 00:36
نمیشه با یادت،با اسمت جنگید نمیشه با گذشته جنگید اسم تو،یاد تو،گذشته ی کوتاه شیرین با تو شده مثل مرداب هرچی بیشتر بهش فکر کنم بیشتر غرق میشم اما دست خودم نیست یه دفعه یه چیزی تو رو هل میده توی گذشته مثل امشب که پیامهات توی لاین روی پست عمه طهورا خوندم تا اسمتو می بینم کشیده میشم به سمتت دروغ بزرگی هست که به دلم بگم...
-
یا امام رضا روتو برنگردونی
پنجشنبه 13 شهریور 1393 18:51
یا امام رضا از رو ایوون طلا بال و پر بده تا برم به کربلا یا امام رضا درد ما رو میدونی یا امام رضا روتو برنگردونی