...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

کی میایی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم رد کل غریب
اللهم فک کل اسیر...

ای که اسیر گناهان ما هستی؛
غریب مدینه...
کی می آیی...؟

اعتماد یا اعتقاد

بسم الله الرحمن الرحیم

در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت 
غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت:
چه طور در چنین اوضاعی می خندی و شادی می کنی؟
جواب داد که:
من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا میدهد،
پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف می گوید:
"
از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من
خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم...!"
*****
از خودم شرم می کنم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من امام زمانی دارم که پادشاه عالم است و...

+هر چه می کشم همه از دل سپاری شومی ست که به دنیا دارم
هر چه غیر توست را از من بستان
مولای من
!

مهربانی خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

مهم رضایت اوست، مهم قوی تر شدن است
اگر اتفاقات باب میل شما نبودند از فرصت استفاده کنید
و به قدرت و تحمل خود بیافزایید
و حتم داشته باشید اگر چیزی به صلاح شما باشد
بیشتر ازاین که شما خواهان آن باشید خداوند مهربان آن را برای شما خواهان است
تجربه های خوب و شیرین فقط آنهایی نیستند که پایان مورد نظر  شما را داشته باشند کافیست برای یک لحظه عشق و محبت را لمس کرده باشید
کافیست برای خوب بودن تلاش کرده باشید کافیست برای مدتی هر چند کوتاه از گناهان دور شده باشید

کافیست در لحظاتی هر چند کوتاه خود را به خالق نزدیک تر دیده باشید
کافیست برای یک بار هم که شده خالصانه و با تمام وجود خدا را شکر کرده باشید
کافیست برای مدتی هر چند کوتاه خود را همسو و همجهت با زیبایی های بهار دیده باشید
کم است؟ کوتاه است؟ کافی نیست؟
خیلی ها همین قدر را هم تجربه نمیکنند
خدایا بزرگی ات را شکر، خدایا مهربانی و دلسوزی ات را شکر.
خداوندا لیاقتم را برای لمس زیبایی ها بیشتر کن.
خدایا تو را شکر میکنم که با خوشی بیش از اندازه من را به حال خودم رها نمیکنی
شکر که با غم ها و مشکلات کوچک و بزرگ مرا در آغوشت میفشاری و نمیگذاری تو را فراموش کنم، اگر میگریم یعنی هنوز انسانم،هنوز قلب دارم و هنوز تو امیدت را از من قطع نکرده ای... ازین که گذاشتی بزرگ ترین مفاهیم این عالم را لمس کنم از تو سپاسگذارم.
میدانم هدفت چیست! نمیخواهی من را وابسته هیچ چیز و هیچ کس جز خودت ببینی ...
به روی چشم، اطاعت.... در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم، لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
........

اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ
+دردمندم

اما شاکی نیستم
گرفتارم
اما ناشکر نیستم
هیچ چیز بر وفق مراد نیست

اما ناراضی نیستم
خدایا من فقط خسته ام
خیلی خسته
نه خسته جسمی
که روحم خسته است
خدایا دستم را بگیر؛
کمکم کن که نشکنم؛
که صبرم به انتها نرسد؛
که زبان به شکوه باز نکنم ؛
خدایا
................

حیف نیست ...

بسم الله الرحمن الرحیم

حیف نیست که آدم این آقای بزرگوار رو اذیتش بکنه؟ چه مولای مهربونی، با بهترین رفیقم اگر 4 مرتبه هم بی مهری و بی معرفتی بکنم، بهم میگه که برو خجالت بکش، چقدر رو داری، از وقتی مکلف شدم، روزی نیست که گناه نکنم و معصیت نکنم، دل آقا از گناهان من میگیره، یه مرتبه هم نگفته بی حیا، برو خجالت بکش، باز هم میگه بیایید، روتون رو از ما برنگردونید، ما مولای مهربانی هستیم، در هر حالی هستید متوجه ما باشید، ما براتون دعا میکنیم...
در روایت داریم که وقتی حضرت ابراهیم خلیل الرحمن به سیر ملکوتی رفت، به آسمون اول که رسید پرده ها کنار رفت و غیب ظاهر شد، دید که روی زمین دو نفر دارن گناه میکنن، نفرین کرد، نفرین پیغمبر، عذاب، اون دو نفر مردند
به آسمون دوم رسید و باز دید که دو نفر گناه میکنن، باز نفرین کرد و اون دو نفر هم مردن
به آسمون سوم رسید، باز دید دونفر گناه میکنن، تا اومد نفرین کنه، خطاب اومد که صبر کن، سه تا گناه دیدی و نتونستی صبر بکنی و نفرین کردی، به قربون این آقایی هزار و صد و هفتاد و چند ساله که شیعه رو در حال گناه و معصیت و نافرمانی میبینه، هر روز میبینه و یه بار هم مارو نفرین نکرده، دستاشو رو به آسمون میگیره، و برای من و تو دعا میکنه و اشک میریزه...

+به تو احتیاج دارم خدای من
میدانی خدایا 
هر چه فکر میکنم هیچ حرفی نمی ماند جز نگاهتو” . . .
همین که تو نگاهم کنی برایم کافیست
. .

این دل خرد شد،اما از هم نپاشید

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید ناشکری باشه اما دلم میخواد به جای اتفاقات گذشته یه تصادف بد داشتم و از نظر جسمی داغون میشدم اما روحم داغون نمیشد

یه آدم گیج شدم که نمیدونم با چی خوشحال میشم،احساسم رو گم کردم.دعا خوندن رو دوست دارم چون بهترین زبان هست برای حرف زدن با خدا،گریه کردن رو دوست دارم.اما اینا دیگه آرومم نمیکنه.چون اتفاقات بد،خاطرات بد خیلی راحت به احساسم غلبه کردند.خیلی زود پرت میشم به گذشته...

خدایا فقط خودت میتونی نجاتم بدی.دیگه به خودم هم امیدی ندارم....

+شبیه کودک زاری شده ام در بازار

تو دست گمشده ها را مگر نمیگیری؟؟؟

+ زمین هم لرزید

و این دل تکانی هم نخورد

یده ای شیشه های اتومبیل را وقتی ضربه ای می خورند و می شکنند !؟

دیده ای شیشه خرد می شود ولی از هم نمی پاشد !؟

این روزها همان شیشه ام ؛
خرد و تکه تکه ،
از هم نمی پاشم ...
ولی شکسته ام ...

+در کتاب گناهان کبیره برای انسان چه گناهی را سراغ داری
که بزرگتر از تکرار تجربه هایش باشد؟؟
حسین پناهـی

عَلَى أَنفُسِکُم

بسم الله الرحمن الرحیم


یَا
 أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنفُسِکُم

اى مردم سرکشى شما فقط به زیان خود شماست

 (23یونس)

هرکس هرکاری می کند در محدوده ی خانه ی جان خود می کند،اگر گناه می کند درون این خانه چاهی کنده و آن را پر از فاضلاب و نجاسات متعفن می کند و اگر عمل صالح انجام می دهد در حیاط این خانه باغچه ای پر از گلهای عطرآگین کاشته و پرورش می دهد.

اما برای دیگرانی که از پشت دیوار این خانه عبور می کنند در نهایت دو تأثیر و حالت وجود دارد،یا بینی خود را گرفته و با قدری اذیت به سرعت عبور می کند و یا لذتی برده و صاحب گل ها را دعا میکند.

آیت الله جوادی آملی

+ بعد از اینکه این باغچه رو پرورش دادی،مراقب باش؛شیطان هنوز در کمین هست.

مراقب باش دچار عجب و غرور نشی که اگه گرفتار شدی دیگه این باغچه زیبایی نداره...

جعبه سیاه

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ما نام جعبه سیاه هواپیما را شنیده ایم،قطعه ای بسیار محکم و مقاوم در برابر حوادث که مجموعه ی اطلاعات پروازی و مکالمات خلبان ها برای روز مبادا در آن ضبط می شود.
جعبه ای که اگر چه سازندگان آن مدعی اند به راحتی فابل انهدام نیست و البته در مواردی نیز می شنویم که کاملا منهدم شده است، ولی به فرض عدم انهدام ، گاهی پس از سقوط هواپیما ، اصلا ردی از آن به جا نمی ماند و گم می شود!
اماجعبه ی دیگری داریم که واقعا نه منهدم می شود و نه گم و آن جعبه ،دفتر اعمال انسان است که حاوی مجموعه ی اعتقادات ،رفتار ،گفتار و عملکرد دوران عمر اوست که پس از مرگ و در روز قیامت گاه در حضور تعداد بی شماری انسان و ملائکه خداوند متعال باز خوانی شده و به همه می گویند که صاحبش چگونه زندگی کرده است.
مراقب اطلاعاتی که در جعبه خود ثبت می کنیم باشیم جعبه ای که برحسب اعمالمان سیاه و یا سفید است
جعبه ا ی که حتی پس از متلاشی شدن جسممان نیز نه منهدم می شود نه مفقود!

از خطّ شیخ شهید منقول است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله فرموده هر که خواهد که خدا او را در قیامت بر اعمال بد او مطلّع نگرداند و دیوان گناهان او نگشاید باید که بعد از هر نماز این دعا را بخواند:

 اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ اَرْجى مِنْ عَمَلى وَ اِنَّ رَحْمَتَکَ اَوْسَعُ مِنْ ذَنْبى

بار خدایا مسلماً آمرزش تو امیدوار کننده تر از کار من است و مسلماً رحمت تو وسیعتر از گناه من است

اَللّهُمَّ اِنْ کانَ ذَنْبى عِنْدَکَ عَظیماً فَعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبى اَللّهُمَّ اِنْ

بار خدایا اگر گناهم پیش تو بزرگ است ولى عفو تو بزرگتر از گناه من است بار خدایا اگر

لَمْ اَکُنْ اَهْلا اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَرَحْمَتُکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنى وَ تَسَعَنى

من شایسته رسیدن رحمتت نیستم ولى رحمت تو شایستگى رسیدن و فراگرفتن مرا دارد زیرا که

لاِنَّها وَسِعَتْ کُلَّشَىْءٍ بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ 

رحمت تو همه موجودات را فراگرفته به (امید) رحمتت اى ارحم الراحمین


تمام کارهایم دست و پا گیر توست

بسم الله الرحمن الرحیم

بگذریم،از اینکه تمام کارهایم دست و پا گیر توست.
غروب آدینه که می شود تاره به یادم می آیی و چندی نمی گذرد که ازیادم میروی.

دلم خوش است که خود را عاشق تو می دانم اما دریغ که لایق عاشقیت نشده ام.
براستی غریبی!
غریبی که همچو منی خود را حبیب تو میداند.
غریبی که از عاشق تو بودن فقط دعای زبانی در قنوت هایم باقیست.
غریبی که هنگام شنیدن نامت قیام میکنم اگرچه در واقع قعود کرده ام
.
نمره ی صبوریت عالیست اگرچه تمام حرفهایم حرفی تو خالیست.
پیش از اینکه برای آمدنت دعا کنم از تو میخواهم بیش از پیش برای آمدنم دعا کنی.
حتم دارم زمانی که به خود بیایم آمدنت را با جان و دل خواهان میشوم...
مرا ببخش با همه ی بی معرفتیم...
دوستت دارم که اگر نداشتم دلگیر از درگیرتو نبودن،نبودم

+خدا کند العجل های ما رنگ نامه های کوفی را نداشته باشد...

+رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

پروردگارا من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم (24 قصص)

تهدمت و الله ارکان الهدی

بسم الله الرحمن الرحیم


در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی(علیه السلام)، زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری که جهان را تیره و تاریک ساخت و جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدند. وی می گفت: تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء؛

سوگند به خدا که ارکان هدایت درهم شکست و ستاره های دانش نبوت تاریک و نشانه های پرهیزکاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد. زیرا پسر عموی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء، یعنی ابن ملجم مرادی به شهادت رسانید.


+تو را سفارش مىکنم به ترس از خدا، و پیوسته در فرمان او بودن، و دلت را به یاد او آبادان نمودن، و به ریسمان اطاعتش چنگ در زدن، و کدام رشته استوارتر از طاعت خدا میان خود و او دارى، اگر بگیریش و بدان دست در آرى؟

دلت را به اندرز زنده دار و به پارسایى بمیران، و به یقین نیروبخش و به حکمت روشن گردان، و با یاد مرگش خوار ساز، و به اقرار به نیست شدنش وادار ساز. و به سختیهاى دنیایش بینا گردان و از صولت روزگار و دگرگونى آشکار لیل و نهارش بترسان، و خبرهاى گذشتگان را بدو عرضه دار، و آنچه را به آنان که پیش از تو بودند رسید به یادش آر، و در خانه ها و بازمانده هاى آنان بگرد و بنگر که چه کردند، و از کجا به کجا شدند و کجا بار گشودند و در کجا فرود آمدند. آنان را خواهى دید که از کنار دوستان رخت بستند و در خانه هاى غربت نشستند، و چندان دور نخواهد نمود که تو یکى از آنان خواهى بود.

+خواستی از کاسه ی شیری که برایت آوردند به قاتلت بدهی؛حال من که ادعا دارم شیعه و دوستدار تو هستم از مهربانی به همنوع خودم هم دریغ میکنم.شیعه بودن شما در زبان آسان ولی چه سخت است به وقت عمل

ناامیدی،هرگز!!!

بسم الله الرحمن الرحیم


قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیادهروى روا داشتهاید از رحمتخدا نومید مشوید در حقیقتخدا همه گناهان را مىآمرزد که او خود آمرزنده مهربان است (53 زمر)


+روزی حضرت موسی به خدا گفت:خدایا این فرعون رو نگاه کن دست از بندگی تو برداشته اما باز تو چرا هواشو داری؟؟؟؟؟
خدا بهش گفت:درسته اون از بندگیش دست برداشته اما من که از خدایی خودم دست برنداشتم