یکی
از
اصحاب
امام
صادق
علیه
السلام
به
نام
"بشار مکاری"
خدمت
امام
صادق
علیه
السلام
رسید
و
به
آن
حضرت
خبر
داد
که
زنی
از
شیعیان
با
اخلاص،
مورد
آزار
مأموران
حکومتی
قرار
گرفته
و
حبس
شده
است.
امام
صادق
علیه
السلام
پس
از
شنیدن
این
خبر
به
او
فرمود:
"ای بشار!
بپاخیز
تا
با
هم
به
سوی
مسجد
سهله
برویم
و
آزادی
این
زن
را
از
خدا
تقاضا
کنیم
..."
بشار
گوید:
به
همراه
امام
به
سوی
مسجد
رفتیم
و
دو
رکعت
نماز
گزاردیم.
سپس
امام
صادق
علیه
السلام
دستانش
را
به
سوی
آسمان
بلند
کرد
و
فرمود:
"تو خدایی
هستی
که
غیر
از
او
خدایی
نیست،
آفریننده
هستی
و
بازگرداننده
آن
... در رهایی
این
زن
تعجیل
فرما،
ای
تغییر
دهنده
دلها،
ای
کسی
که
دعای
ما
را
می
شنوی."
بشار
گفت:
(در
این
لحظه)
حضرت
دوباره
به
سجده
افتاد،
به
گونه
ای
که
صدایی
از
او
شنیده
نمی
شد،
سپس
سرش
را
بلند
کرد
و
فرمود:
"آن زن
آزاد
گردید"
آنگاه
مقداری
پول
به
یکی
از
یاران
خویش
داده،
فرمود:
"این پول
را
نزد
او
برده
و
از
جانب
من
به
او
سلام
برسان
..."
اصحاب
برخاسته،
به
سوی
منزل
آن
زن
روانه
شدند
و
سلام
آن
حضرت
را
به
او
رساندند.
او
(زن)
که
باور
نمی
کرد
امام
معصوم
علیه
السلام
تا
به
این
حد
نگران
حال زنان
ستمدیده
و
مظلوم
باشد،
با
تعجب
گفت:
شما
را
به
خدا
سوگند،
آیا
امام
صادق
علیه
السلام
به
من
سلام
رسانده
است؟
وقتی
که
جواب
آنان
را
شنید،
چنان
هیجان
زده
شد
که
بیهوش
به
زمین
افتاد.
پس
از
به
هوش
آمدن،
دوباره
از
اصحاب
تقاضا
نمود
سلام
حضرتش
را
برایش
تکرار
کنند. آنگاه
به
واسطه
اصحاب
از
امام
صادق
علیه
السلام
طلب
دعا
نمود
...
بشار
گوید:
وقتی
یاران
آن
حضرت
پیام
آن
زن
را
به
حضرت
رساندند،
حضرت
گریسته
و
در
حق
او
دعا
نمود.
بحارالانوار،
ج
100، ص
440 و 441 و
442 و 443
*****
هرگاه
در
مصیبتی
قرار
گرفتید
بدانید
که
شاید
اربابتان٬
امام
زمان
روحی
له
الفداء
دعاگوی
شما
بوده
و
به
شما
سلام
برساند.
السلام علیک یا اباصالح المهدی علیه السلام
بسیار زیبا
آمین
امیدوارم که همینطور باشه...
انشاءالله همینطوره
سلام
این مطلبتون واقعا زیییییییییبا بود....
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
ممنون
خجسته باد میلاد بانوی قدسیه مطهره
فاطمه معصومه علیهاالسلام که بارگاه نورانیاش محل دایمی نزول فرشتگان بر زمین و دروازه بهشت است.
بر شما هم مبارک این روز نیکو