...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

حبل خدای متعال چیست؟

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَآءًفَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ ناً وَکُنْتُمْ عَلَىشَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ الْنَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ

آل عمران،آیه 103

وهمگى به ریسمان خدا چنگ زنید وپراکنده نشوید ونعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت ودر سایه نعمت او برادران یکدیگر شدید، و بر لب پرتگاهى از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد. این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مىکند، شاید هدایت شوید.


و تفسیر جامع:عیاشی به سند خود از ابن یزید روایت کرده گفت:سوال نمودم از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام معنای آیه وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً  را فرمود علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام حبل و رشته ی محکم خداوند است.

و در کتاب امالی به سند خود از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده فرمود ما ائمه حبل و رشته ی محکم خدا می باشیم. و عیاشی به سند خود از جابر انصاری روایت کرده گفت حضرت باقر علیه السلام فرمود آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم حبل و رشته ی خدا هستند که پروردگار امر نموده توسل و تمسک به آنها بجویند مردم.

اثنی عشری:از نظر مفسرین حبل الله دارای معانی زیر است:

1.مراد دین الهی که اسلام است.

2.قرآن،چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در ذیل خطبه ای فرماید:و بر شما باد عمل کردن به کتاب خدا که قرآن است.پس به درستی که در قرآن ریسمانی محکم و استوار و نوری است به غایت آشکار، و شفا دهنده ایست با فایده از مرض روحی و جسمی، و سیراب کننده ای است تشنگی نشاننده ، و نگاه دارنده ای است برای تمسک کننده.

و نیز در عیون اخبار الرضا-صدوق رحمه الله از حضرت رضا علیه السلام مروی است که فرماید:

هو حبل الله المتین و عروته الوثقی و طریقته المثلی المؤذی الی الجنه و المنجی من النار.

قرآن ریسمان محکم خداست و دست آویز محکم او است، که تمسک و توسل به قرآن،سبب نجات از تمام آفات روحانی و جسمانی و دنیوی و اخروی است. و مشتمل است شریعت خدا را که افضل از جمیع شرایع است، می کشاند پیروان خود را به بهشت و نجات دهنده است از آتش جهنم.

3.مراد،حضرت رسالت است صلی الله علیه و آله و سلم، همه اجتماع کنید در تمسک به متابعت آن حضرت تا سعادت را دریافته باشید.

4.مراد،تمسک به ولایت ائمه معصومین علیهم السلام 

در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام،علی بن ابراهیم می گوید: التوحید والولایه یعنی همراه بودن توحید و ولایت لازم است.

 


نظرات 14 + ارسال نظر
آدمک شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 13:02

در آیه 105 همان سوره توصیه به پرهیز از اختلاف نموده... من شما رو خواهر دینی خود می دانم هر چند در برخی جزییات اختلاف نظر داشته باشیم.
بنده حبل را توحید الهی میدانم و منظور را در این درک می کنم که اگر در جزییات (رشته های ریسمان الهی) به اختلاف افتادید به طناب محکم الهی برگردید و شکر گزار باشید...

من که نمیخوام اختلاف درست کنم
در همین آیه 105 گفته از کسانی مباشید که وقتی دلایل روشن برایشان آمد اختلاف می کنند
خب منظور از دلایل روشن که فقط آیات قرآن نیست.درسته؟
یه جا از حبل الله پرسیدین امروز جوابشو پیدا کردم و خواستم بهتون نشون بدم
اینکه حبل الله توحید هست شکی ندارم اما خب بعضی وقتا یه جاهایی به مشکلی برمیخوریم که فقط توحید نمیتونه ما رو نجات بده
همراه بودن توحید و ولایت لازم است.
اگه خدا رو قبول داریم باید ائمه ای رو که برای هدایت ما فرستاده هم قبول داشته باشیم

sar شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 13:05 http://sahasra.blogsky.com/

شاید هدایت شویم...
خدا به بنده هایش امید دارد .از خودمان نباید نا امید شویم!

امیدم به خداست

آدمک شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 14:35

باور... واقعاً باور چیست...
دوستی میگفت میتوانی ثابت کنی رنگ زردی که من می بینم تو هم میبینی...
الان جوانان به ظاهر شیعه می دانی دارند چه می کنند؟
اراجیف مسخره خواننده ای را بلوتوث می کنند که به امامشان توهین کرده... درد دارد... خیلی هم....

باور خدا یعنی ایمان به خدا
اینکه بعضی چیزا بدیهی شدن واسه اینه که بهشون ایمان داریم باور کردیم
اینکه بدیهی هست که روز هوا روشن هست و شب هوا تاریک واسه اینه که باور داریم

خوبه خودتون هم میگید جوانان به ظاهر شیعه
ولی هستند جوانانی که دارند با نشر عقاید و احادیث حضرت هادی علیه السلام باورهای خودشون به امامشون رو تقویت می کنند.غیر از اینه؟

آره درد داره وقتی کسی توهین به امامشو پخش میکنه اما درد بیشتری داره وقتی کسی نتونه از امامش دفاع کنه
امام حی و حاضری که نمی بینمش فقط به خاطر گناه خودم

آدمک شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 15:42

دوست عزیز اتفاقی به این آیه خوردم داشتم درباره سلیمان می خوندم که ....
[این] کتابى مبارک است که آن را به سوى تو نازل کرده‏ایم تا در [باره] آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند (ص۲۹)

من که منکر قرآن نمیشم که از طریق قرآن میشه نکات زیادی رو فهمید
ولی میگم ما نمیتونیم همه ی قرآن رو بفهمیم
باطن قرآن ائمه هستند

رامین علی پور شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 17:06 http://alipour-computer.blogfa.com/

سلام
ممنون اطلاع دادین
آدرستون رو تغییر دادم
ولی به نظرم ادرستون رو In their search می گذاشتین خیلی با وبلاگتون همخوانی بیشتری هم داشت البته یه نظر بود
مرسی

سلام
ممنون از نظرتون
نمیدونم ولی یه دلیلی که باعث شد تغییر آدرس بدم این اسم رو هم به ذهنم آورد
بازم ممنون

آدمک یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 17:52 http://darodivar.blogsky.com

دوست عزیز شما که آدرس تماس منو که دارین؟! ایمیل...

بله دارم

سهبا یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 18:56 http://sayesarezendegi.blogsky.com/

سلام زهراجانم . خوش اومدی عزیز . ممنون که این خونه قشنگ رو دوباره برپا کردی .

سلام سهبا جان
امیدوارم بتونم بمونم

ریحانه یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 19:39

گلی ازباغچه چشم توچیدن هرروز
خنده راروی لب نازتو دیدن هرروز

پرپربال زدنهای دوتا پروانه
ازنفسهای مدام تو شنیدن هرروز

دست تنهای مرابازبگیری دردست
وزسر اینهمه دیوار پریدن هرروز

زیرباران خدا بازمن وتوتنها
تاهمان دورترین نقطه دویدن هرروز

جان شیرینی ومن آه سراپا آغوش
دربرت با همه احساس کشیدن هرروز

ای همه فال من ازدفترحافظ هرشب
غزلم غیر تو شعری نگزیدن هرروز

من چه بی تاب تورا مثل نفس میخواهم
وتو مشتاق ترازمن به رسیدن هرروز


خونه ی جدید مبارک!

مرسی عزیزم

hich دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 11:05 http://hich2012.blogsky.com

قلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ...

ترجمه مجتبوی
بگو: اى اهل کتاب بیایید به سوى سخنى [گراییم‏] که میان ما و شما یکسان است: این که جز خداى یکتا را نپرستیم و چیزى را با او انباز نسازیم و برخى از ما برخى را به جاى خداى یکتا به خدایى نگیرد. پس اگر پشت کنند و برگردند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم- خداى یکتا را گردن نهاده‏ ایم-.

سلام بزرگوار
اتفاقا تفسیر این آیه هم خونده بودم.
در تفسیر نمونه داریم
قرآن نخستین بار در ضمن آیات گذشته مسیحیان را دعوت به استدلال منطقی کرد و پس از مخالفت دعوت به مباهله نمود و چون دعوت به مباهله به مقدار کافی در روحیه آنها اثر گذاشت به دلیل اینکه حاضر به مباهله نشدند و شرایط ذمه را پذیرفتند بار دیگر از این آمادگی روحی استفاده کرده،مجددا شروع به استدلال می کند ولی این استدلال با استدلالات سابق تفاوت فراوان دارد.
در آیات گذشته دعوت به سوی اسلام با تمام خصوصیات بود ولی در این آیه دعوت به نقطه های مشترک میان اسلام و آیینهای اهل کتاب است روی سخن را به پیامبر کرده،می فرماید: بگو ای اهل کتاب بیایید به سوى سخنى [گراییم‏] که میان ما و شما یکسان است...
در واقع قرآن با این طرز استدلال به ما می آموزد اگر کسانی حاضر نبودند در تمام اهداف مقدس با شما همکاری کنند بکوشید لااقل در اهداف مهم مشترک همکاری آنها را جلب کنید و آن را پایه ای برای پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید. قرآن به همه آنها اعلام می کند:ما و شما در اصل توحید مشترکیم بیایید دست به دست هم داده این اصل مشترک را بدون هیچ پیرایه ای زنده کنیم و از تفسیرهای نابجا که نتیجه ی آن شرک و دوری از توحید خالص هست خودداری نماییم.
جالب اینکه در این آیه با سه تعبیر مختلف روی مساله ی یگانگی خدا تاکید شده است اول با جمله أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ (جز خدا را نپرستیم) و بعد با جمله ی لاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا (کسی را شریک او قرار ندهیم) و سومین جمله وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ (بعضی از ما بعضی دیگر را به خدایی نپذیرد)

ممنون که باز منو به خوندن تفسیر واداشتید

درد منم ... دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 11:12 http://hich2012.blogsky.com

آهنگ بسیار دلنواز شورانگیز ،و فوق العاده تأثیر گذاری است
انشاء الله بیش از پیش بالنده و پویا باشید و بکوشید با افق های باز نسبت برقرار نمایید ....حضور خردورزانه ،شورمندانه و پویش و پیوند راستین شما در محفل دوستان بسیار ره اموز و افق پرداز و طنین انداز است ...فروغ نگاه تان مانا ..

من چه باشم تا که باشم
انشاءالله که بتونم در مسیر درست قدم بردارم
التماس دعا

. دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 13:26

عارفان در دمی دو عید کنند ، عنکبوتان مگس قدید کنند(سنایی)


استعاره ما از دانایی چیست؟ دانایی از نوع انبانی نیست که پر می شود، بلکه مانند نوری است که از ذهن وضمیر ما می تابد، به تجربه های ما معنا می دهد وبرای محیط زندگی مان روشنی فراهم می آورد. دانایی تودۀ بیجان اطلاعات ودانش نیست بلکه آگاهی مواج است. این امر زنده است که تر وتازه و روان و زلال است، اثر می گذارد ومتحول می سازد وگرنه می ماند و تبدیل به حجمی متراکم و بی خاصیت از اطلاعات مرده می شود. باری سنگین که آن را بر دوش می کشیم ونه بالی سبک که با آن اوج بگیریم.

آگاهی «میهمانی»است گره گشا اما گریز پا ، وقتی آمد باید عزیزش بداریم وبر صدر خانۀ هستی مان بنشانیم وگرنه رخ بر می تابد وراه خود پیش می گیرد تا میزبانی دیگر که از دل وجان او را قدر دهد.

دانایی رویدادی است که خبر نمی کند، غافلگیر واقع می شود، برق اکتشافی است که در روشنی آن مسائل حیات را توضیح می دهیم، وضعیت های موجود را می فهمیم و در هرلحظه ، وضعیت های آتی را اگر هم پیش بینی نمی کنیم، پیش نگری که می کنیم وبرای مواجهه با آنها آماده می شویم.

مجموعه ای(کلکسیونی)از اطلاعات تفننی، البته ممکن است وسیله ای برای اظهار فضل و یا کسب وکار باشد، اما لزوما نوری در آن نیست وشاید هم خود حجابی ظلمانی است بر خودآگاهی ما. آن گوهر دیگری است که آگاهی است و او کنش وتقلای ذهن ماست در عطش فهمیدن خود وجهان پیرامون و بهبود بخشیدن به شرایط بشری مان.

گفته می شود انبار در اقتصاد«مابعد صنعت» و «دانش بنیان» روز به روز به کمترین مقدار خود می رسد و روند ها به سمت کاسته شدن ابعاد آن وطول زمان آن و تا حد امکان حذف آن از کل چرخۀ فعالیت است. در عبور از وضعیت«تولید انبوه» وپا به پای حاشیه ای شدن انبار، انسان نیز به مثابۀ «انبار دانش» بیش از پیش اهمیت خود را از دست می دهد. ماشین هاوسیستم های پیشرفته بهتر از ما می توانند این کار را انجام بدهند. آنچه از انسان انتظار می رود تفکر و اکتشاف و درونی کردن دانش های آشکار وبیرونی کردن آگاهی های درونی است.

صِرف انباشتن اطلاعات ممکن است به نوعی آماس وتورم ذهن بینجامد که خود منشأ «فرسایش»[1] قوۀ تفکر آدمی و حجاب حاجز خودآگاهی و خود تأملی است.

(چهارشنبه27اردیبهشت وقتی مطلبی تخصصی برای ارائه در جلسه ای تدارک می دیدم، نکات فوق در حاشیه به ذهم متبادر شد..... )
برگرفته از وبلاگ زیر
http://farasatkhah3.blogsky.com/

چه جالب

تا حالا اینجوری معنی دانایی و آگاهی رو نخونده بودم.
اینکه گفتید انباشتن اطلاعات ممکن است به نوعی آماس و تورم ذهنی بینجامد که خود منشأ «فرسایش»[1] قوۀ تفکر آدمی و حجاب حاجز خودآگاهی و خود تأملی است. منظورتون این هست که اگه چیزی رو یاد میگریم نشر بدیم؟
به گفته ی خودتون بیرونی کردن آگاهی های درونی،درسته؟

گفتید آگاهی میهمانی است گره گشا
یعنی اگه نسبت به چیزی آگاهی پیدا کردیم باید دنبالش باشیم و درموردش تحقیق کنیم تا به دانایی تبدیل بشه،اون وقت این دانایی مفید واقع میشه.درسته؟

س دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 20:30

سلام
زیباست همه چیز
در این وقت اذان دعا کن برای من برای همه

سلام استاد عزیز
اگه قابل باشم حتما دعا میکنم
ولی این روزای خودم...

راضیه دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 23:10 http://www.sogand.blogfa.com

من ازین دنیا چی میخوام...

دوتا صندلی چوبی، که منو تورو بشونه واسه ی گفتن خوبی

من ازین دنیا چی میخوام...

یه وجب زمین خالی، همونقدر که یک اتاقک بشه خونه ی خیالی

من ازین دنیا چی میخوام...

یه جعبه مداد رنگی، میکشم رو تنه دنیا رنگ خوبی و قشنگی

سهبا دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 23:18 http://sayesarezendegi.blogsky.com/

خانومی چرا نمیذاری آبجی زهره حرف بزنه خب ؟!

سلام. شبت خوش . حال دلت چطوره؟

سلام سهبا جان
من نمیذارم
بابا یه چیزی میگه شما باور نکن

حال دلم بی ریخته

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.