...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

...

چقدر آبروی دلم را خریدند این سه نقطه ها...

خود آسمونی...


خیلی گفته‌ایم و نوشته‌ایم که از یک جایی زندگی به دو بخش تقسیم می‌شود: «قبل از…» و «بعد از...«
می‌خواهم بگویم زندگی‌ مدام در حال تکه تکه شدن است؛ مدام رفتن، مدام خواستن، مدام نشدن و شدن و آمدن و آدم‌ها. گیرم کیفیت‌هایشان متفاوت باشد اما هر چه بیشتر زنده بمانیم «قبل از..» هایمان زیاد می‌شود، «بعد از…»هایمان فراوان. و از یک جایی دیگر نمی‌دانیم از کجا، از کدام رفت، از کدام آمد، از کدام برخاستن و کدام نشستن، شدیم این. از یک جایی دیگر قبل و بعدی نیست و یاد حسین پناهی می‌کنیم که می‌گفت: من تکه تکه از دست رفته‌ام در روز روز زندگانیم.

پلان اول


+ عمو امپراطور خیلی باید مراقب باشم با این تعاریف شما ناک اوت نشم

آخه قبلنا یه آدمک بود یه جورایی باهام حرف میزد فکر کردم یه خبرایی هست،و آدم خوبی هستم

اون که الان پشیمونه 

امیدوارم شما رو پشیمون نکنم