-
کاش این جمعه بیاید...
پنجشنبه 20 مهر 1391 22:18
بسم الله الرحمن الرحیم مولای من ! در روایت آمده یکی از روزهای قیام شما دحوالارض است، ما را بیش از این چشم به راه مگذار ...
-
مسجدت را بنا کن
دوشنبه 17 مهر 1391 23:04
بسم الله الرحمن الرحیم انسانها همه معمارند.معمار مسجد وجود خویش.نقشه ی این بنا را خدا کشیده . هر بار که آهی میکشی،قطره ی اشکی از گوشه ی چشمت می چکد، دعایی میکنی،خدا را زمزمه میکنی آجری برآجری گذاشته میشود و با تکه های دل و پاره های روح، با ذکر و عشق مسجد بنا میشود . مسجدت را بنا کن پیش از آنکه آخرین اذان را بگویند ......
-
رعیتت را بپذیر...
شنبه 15 مهر 1391 23:06
بسم الله الرحمن الرحیم مولایی بود، غلام بدی داشت، میگفت: این غلام را دوستش ندارم، به حرف من گوش نمیدهد، یک روز برایش خبر آوردند چرا نشسته ای؟ عده ای دارند غلام تو را میزنند. با عجله آمد از غلام بدش دفاع کرد، گفتند: تو که میگفتی بَد است، چرا رفتی از او دفاع کردی؟ گفت: با همه بدی اش منسوب به من است، آبروی او آبروی من...
-
دلتنگ دل صاف بچگیا هستم
پنجشنبه 13 مهر 1391 23:36
بسم الله الرحمن الرحیم بعضی وقت ها می گویم خوش بحال روزهایی که کلاس اول بودیم ... واژه های دعای فرج را درست ادا نمی کردیم اما دلمان صاف بود ...
-
عشق نسبت به خدا
پنجشنبه 13 مهر 1391 22:10
بسم الله الرحمن الرحیم روزی سه عارف بزرگ ، حسن بصری ، مالک دینار و شفیق بلخی به دیدن رابعه عدویه که بیمار بود رفتند . حسن بصری گفت : هیچکس در عشق خود نسبت به خداوند صادق نیست ... مگر اینکه ضربه های خدای خود را با شکیبایی تحمل کند . رابعه گفت : ازین گفته بوی منیت میاید . شفیق بلخی گفت : هیچکس در دعوی خویش صادق نیست مگر...
-
برگ هستی یا سنگ؟
دوشنبه 10 مهر 1391 21:27
بسم الله الرحمن الرحیم وقتی مشکلات ، زندگی رو برات سخت کرد ترجیح میدی مثل کدوم باشی برگ یا سنگ؟ به برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود . و سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفته و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار میگیرد . اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و...
-
همیشه فقط یاد تو
شنبه 8 مهر 1391 22:44
بسم الله الرحمن الرحیم آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیز جز یاد خدا شادش نکرد ...
-
چیزی ندارم بگم...
چهارشنبه 5 مهر 1391 15:02
بسم الله الرحمن الرحیم آهوی دلم هوای ضامن دارد شوق حرم امام ثامن دارد از عشق دخیل پنجره فولاد است آنجا که گدا و شاه مأمن دارد +دلم میخواد یه بار دیگه صحن آزادی روبرو ایوون طلا باشم
-
ماجرای بهشت فروشی بهلول
یکشنبه 2 مهر 1391 15:51
بسم الله الرحمن الرحیم هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد . در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد . پاکی و طراوت آب ، غصه هایش را می شست . اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد . آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه ، خانه می ساخت . جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل...
-
حق نامِ دیگرِ من بود
جمعه 31 شهریور 1391 23:53
بسم الله الرحمن الرحیم پیش از آنکه انسان پا بر زمین بگذارد، خدا تکه ای خورشید و پاره ای ابر به او داد و فرمود: ای انسان زندگی کن و بدان در آزمونِ زندگی این ابر و این خورشید،فراوان به کارَت آید . انسان نفهمید که خدا چه می گوید.پس از خدا خواست تا گره ندانستنش را قدری باز کند . خداوند گفت: این ابر و این خورشید، ابزارِ...
-
دلاور تنهای حماسه غدیر
جمعه 31 شهریور 1391 22:58
بسم الله الرحمن الرحیم چند سال از غدیر گذشته است؟ از آن واقعة پرشکوه؟ چند سال از آخرین سخنان حضرتش در مورد وارث غدیر می گذرد، از آن واقعة غدیر که بگذریم، از آن برکه ای که با یاد آن روزها در ذهن تداعی می شود، خدای من! چه می شود گفت؟ جز اینکه عبور عابری با دستی که بر آبش می زند و برای چند لحظه ای موج در وجودش می افکند و...
-
فرزند خطاکارش نباشیم
پنجشنبه 30 شهریور 1391 22:54
بسم الله الرحمن الرحیم امام صادق علیه السلام فرمودند: إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ بپرهیزید از این که عملی انجام دهید که به خاطر آن ما سرزنش شویم، چرا که فرزند خطاکار با عملش موجب سرزنش پدر میشود. (الکافی، ج2، بَابُ التَّقِیَّةِ، ص219،...
-
یک حدیث تکان دهنده نقل ازآیت الله مجتهدی تهرانی
پنجشنبه 30 شهریور 1391 11:29
بسم الله الرحمن الرحیم یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و به ایشان...
-
سه درس از یک دیوانه
پنجشنبه 30 شهریور 1391 10:37
بسم الله الرحمن الرحیم آوردهاند که شیخ جنید بغدادی ، به عزم سیر ، از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او . شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند : او مردی دیوانه است . گفت : او را طلب کنید که مرا با او کار است . پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند . شیخ پیش او رفت و سلام کرد . بهلول جواب سلام او را داد و پرسید : چه...
-
قطار زندگی هنوز در حرکت هست
چهارشنبه 29 شهریور 1391 11:51
بسم الله الرحمن الرحیم تا حالا سوار قطار شدی؟ منظره هایی که تند و تند از جلوی چشمت میگذرند ... شده تا حالا خوابیده باشی یا اینقدر سرگرم صحبت با همسفرها شده باشی که متوجه نشی کی به مقصد رسیدی ! مهماندار قطار میزنه به شیشه که رسیدیم، پیاده بشید و آدم دستپاچه میشه که وسائلش رو هنوز جمع نکرده... آرزو میکرد کاش کمی چند...
-
علم بهتر است یا ثروت؟!
سهشنبه 28 شهریور 1391 18:22
بسم الله الرحمن الرحیم پاسخ حضرت امیرالمومنین علیه السلام به سوال علم بهتر است یا ثروت؟ جمعیت زیادی دور حضرت علی علیه السلام حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: - یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی علیه السلام در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث...
-
دل نگرانی های ارباب
یکشنبه 26 شهریور 1391 22:18
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام " بشار مکاری " خدمت امام صادق علیه السلام رسید و به آن حضرت خبر داد که زنی از شیعیان با اخلاص، مورد آزار مأموران حکومتی قرار گرفته و حبس شده است . امام صادق علیه السلام پس از شنیدن این خبر به او فرمود : " ای بشار ! بپاخیز تا با هم به سوی...
-
نور و نان
یکشنبه 26 شهریور 1391 12:35
بسم الله الرحمن الرحیم این همه گندم، این همه کشتزارهای طلایی، این همه خوشه در باد را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد . این همه گنج آویخته بر درخت، این همه ریشه در خاک را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد این همه مرغ هوا و این همه ماهی دریا، این همه زنده بر زمین را که می خورد؟ آدم است ، آدم است که می خورد...
-
این نیز بگذرد
شنبه 25 شهریور 1391 22:55
بسم الله الرحمن الرحیم بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او می گوید : فردا به فلان حمام برو وکار روزانه حمامی را از نزدیک نظاره کن . دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و د ر هوای گرم از فاصله دور برای گرم کردن آب حمام هیزم می آورد و استراحت را...
-
شیطان بازنشسته شد
شنبه 25 شهریور 1391 19:11
بسم الله الرحمن الرحیم نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت گفتم : ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند شیطان گفت : خود را بازنشسته کرده ام . پیش از موعد گفتم : به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ شیطان گفت : من دیگر آن شیطان توانای سابق...
-
ما هستیم و یک کلاف نخ
جمعه 24 شهریور 1391 06:19
بسم الله الرحمن الرحیم ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن یـا ایّهـا العــزیز ! أبانـا ! قــبول کن آهی در این بساط به غیر از امید نیست یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر ! ولی این کودک فراری خود را قبول کن رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم ! مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن گر بی...
-
با چه رویی قراره با خدا روبرو شیم!
چهارشنبه 22 شهریور 1391 23:10
بسم الله الرحمن الرحیم عطار نیشابوری میگه عالمی در راه به کودکی برخورد که به شدت گریه می کرد علت گریه رو پرسید؛ کودک گفت : معلم به من مشق شب گفته و تکلیف برام تعیین کرده؛ ولی من در اثر بازیگوشی فراموش کردم و موفق به انجام تکالیفم نشدم . الان میخوام برم مکتب ولی نمی دونم چه جوری با معلمم روبرو شم عالم با شنیدن این حرف...
-
ولـی خـدا
چهارشنبه 22 شهریور 1391 15:30
بسم الله الرحمن الرحیم مرحوم حاج اسماعیل دولابی ( ره ) می فرمود : مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مثال خوبی زده است : " زنی بچه یتیمی داشت ، روزی دید بچه اش میان بچه ها سر شکسته است ، به یک نقاش گفت : عکس جوانرشیدی را بکشد . فردا آن عکس را به بچه خود نشان داد و گفت : این عکس پدرت است . بچه با دیدن آن عکس نیرو...
-
کاش شکایت کرده بودم...
چهارشنبه 22 شهریور 1391 10:58
بسم الله الرحمن الرحیم عبدالرحمن بن کثیرمیگوید : به امام صادق علیه السلام از ناراحتی و اندوه سختی که به آن گرفتار شده بودم شکایت کردم . حضرت فرمودند : ای عبدالرحمن بعد از نماز عشا دو رکعت نماز بخوان ( مانند نماز صبح ) و بعد از نماز طرف راست صورت خود را بر زمین ( مهر ) بگذار و بگو : یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّار ٍ وَ...
-
این جمعه هم رو به پایان است...
جمعه 17 شهریور 1391 16:23
بسم الله الرحمن الرحیم آقای من ! مولای غریب من ! ای مسافر بیابانهای تنهایی ! مضطرفاطمه ( سلام الله علیها )! پدر مهربان اهل عالم ! گویا همه چیز دست به دست هم داده اندتا شمادر غربت بمانید ! می خواهم بسوی تو برگردم،یقین دارم بر گذشته های پر ازغفلتم کریمانه چشم می پوشی می دانم توبه ام را قبول می کنی وبا آغوش بازمرامی...
-
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پنجشنبه 9 شهریور 1391 23:12
بسم الله الرحمن الرحیم تا نام تو را گدای ایزد ببرد آقایی تو مرا به مشهد ببرد در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام دعا گوی شما خواهم بود.
-
خدا هست هنوز
پنجشنبه 9 شهریور 1391 15:59
بسم الله الرحمن الرحیم زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز ...
-
آغاز انسان...
پنجشنبه 9 شهریور 1391 00:17
بسم الله الرحمن الرحیم از بهشت که بیرون آمد،دارایی اش فقط یک سیب بود . سیبی که به وسوسه آن را چیده بود و مکافات این وسوسه هبوط بود . فرشته ها گفتند : تو بی بهشت می میری . زمین جای تو نیست . زمین همه ظلم است و فساد . انسان گفت : اما من به خودم ظلم کردم . زمین تاوان ظلم من است . اگر خدا چنین میخواهد، پس زمین از بهشت...
-
نامه ای به زبان ریاضی به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
دوشنبه 6 شهریور 1391 12:06
بسم الله الرحمن الرحیم آقای من : تو در نهایتی خواهی آمد که حد تابع دنیا نیست . تو در کنجی از جغرافیای زمین طلوع خواهی کرد که جواب نهایی تمام معادلات زمین است . آقای من : بیا که اوضاع معکوس شده است . منحنی ارزشها نزولی اکید است . نمودار حرکت ما انسانها پر از اکسترمم شده است . سرور من : روز هفتم هفته که دلم مشتق شده...
-
گاهی،نسیمی
دوشنبه 6 شهریور 1391 02:05
بسم الله الرحمن ارحیم نسیـــم ، دانــه از دوش مـورچــه انـداختــــ . . . مورچـه دانـه را دوبـاره بر دوشـش گرفــت و رو به خــدا گفــت : گــاهــی یــادم مـــی رود کــه ، هستی . . کـاش بیـشتـــر نسیــم بــوزد . . + گله ی خستگی هایمان را به تو می آوریم چون واسطه ی آسمان و زمینی ... اما اگر گاهی رویمان نمی شود روبه رویت...